محل تبلیغات شما

 

در حسرت دیدارِ رُخش پُر تب و تابم
بازیچه ی دستِ هوسِ آن  مئ نابم

شیدا شده ام سوی خیالش به همه عمر
رسوا شده ی خانگه و دِیر  خرابم

بر من مزن این طعنه که عاشق شده ام باز
من  مست و  جگر سوخته ی جامِ شرابم

یک شب تو بیا از سَر لطفی  به سراغم
صد دام  نهادی  و ندیدی تو عذابم

خرّم  تو بیا. حسرت  دیدار رها کن
لب بستی و انگار  خموشی ست جوابم.#بهناز خرّم

فرکانس ( قسمت نهم )

دانستنی های فیزیک ( قسمت پنجم )

سهم من

ی ,تو ,بیا ,ام ,حسرت ,لطفی  ,تو بیا ,شده ام ,و ندیدی ,لطفی  به ,به سراغمصد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پارادایم