سهم من از تو چه بود؟
غیر یک لحظه تپش یا فریاد
یک نظر دیدن و نادیده ، شدن
سرخی گونه ام و شرم حضور
با لبی خشک و دلی پر ز غرور
سهم من از تو چه بود؟
سهم من از تو فقط ، رسوایی
یا که تجدید غمی پنهانی
سهم من، شوق به هنگام غروب
یا که شبهای پر از آه و قنود
سهم من از تو چه بود؟
یک نظر ، دیدن چشمان تو بود
ساعتی عمر که طی شد به جنون
ای که با روی چو مه پنهانی
تو فقط ، تو فقط سهم منی، می دانی؟!
#بهناز خرّم
درباره این سایت