معشوقه ای دارم ، به نام کاغذ
بر روی خط های دلش چه پر سکوت می نویسم
صبورانه گوش می دهد
زلال و عالی می پذیرد
و مثل یک گنجینه از نوشته هایم،مراقبت می کند
برایش از دل خونینی می نویسم که در حصار
بی وفایی ها زخمی شده
و حتی اجازه و حق گفتن و نالیدن را ندارد.
می نویسم می نویسم
دل خوشم به این نوشتن های پر سکوت
روزی من و او
هر دو فریاد خواهیم کشید
من در زیر خر وارها خاک و او در بین صفحات کتاب ها.
و چقدر زیباست تماشای قطرات اشکی که با خواندن سطر به سطر نوشته هایم بر دل کاغذ خواهد چکیدآن روز
پشیمانی ات را برایم نخوان
درباره این سایت